پوپک «ویژنان» که در ادبیات کردها به نام «کلشیر خدایله» معروف است، (معادل فارسیاش اگر با مسماء باشد، یعنی «خروس زیبا یا خروس باوقار خدایی») دارای انواعی است:
1-نوع تقریباً سفید آن با اندام متوسط که خطوط سیاهی بالهای آن را زینت داده و تاجی که بر سر دارد لیمویی تند است.
دمش نیز همین رنگ با خطوط سیاه افقی است. پراکنش این گونه در گیلانغرب نیز دیده میشود. (بسیار بهندرت).
2- قسم دیگر این مرغ ، خاکی رنگ با خطوط سفید راه راه که تاج و دم و سینهاش نیز به همین فرم میباشد.
3- گونه سوم این پرنده چابک، خاکستری رنگ با خطوط سفید و بور است که تاجش یا یکسر سیاه، یا خاکستری و یا سفید و سیاه است
4- نوع دیگرش که دارای جثه بزرگتری است، به رنگ گندمی مات است، دارای پرهای مخملی است، تاجی که بر سر دارد یا یک سر گندمی است یا گندمی با خطوط سفید یا سیاه یا خاکستری روشن است و زیباییش زمانی مضاعف میشود که این تاج را به عقب و جلو میبرد.
به علت وجودگندمزارهای منطقه بیشتر از دانههای گندم تغذیه میکند. آوایی که از خود به اجرا میگذارد، کشدار، زیر و چون منطقه کوهستانی است، طنینانداز میشود.
آنقدر چالاک پوی است که در یک جا قرار ندارد و مدام به این سو و آن سو میرود. بیشترین مطالعهای که روی این گونه کمیاب فراموش شده که از ذخایر حیات وحش ملی نیز قلمداد میشود، داشتهام، این است که موقع عصر غالباً به تکاپو میافتد، در کوه، بین درختچههای منطقه و خیلی بهندرت در کشتزارها لانه میسازد.
از بچههایش در آشیانه مراقبت به عمل میآورد. مرزی بین فصول نمیشناسد و بسیار بومی منطقه است. در هر جایی که فرود آید سعی میکند بالای بلندی باشد و این بلندی حتی شامل یک کلوخ نیز میشود.
به دقت سر را به هر سو میچرخاند و کاملاً مراقب اطرافش است، حتی موقع بر چیدن دانه. انقراض پوپک ویژنان که تا این حد کم شده به زمان جنگ تحمیلی بازمیگردد که به دلیل نزدیکی مأمنش به کشور عراق و سر وصدای ماشینهای جنگی دشمن و نیروهای خودی که تا امروز نیز تخلیه نشده است، آلایندگی منطقه با انواعی از مهمات از قبیل کشت مین، گلولههای خمپاره، توپ، نارنجک و... که گاه گاهی قربانیانی را نیز توسط این میراث به جای مانده از جنگ تحمیلی شاهد هستیم، از این پس نیز با عدم حمایت سازمان محیط زیست و گروههای سبز، باید شمارش معکوس نابودی این نسل شکوهمند را شاهد باشیم.
علاوه بر روند منقرض شدن این گونه نادر جانوری به خاطر سهلانگاری و عدم توجه نهادها و ارگانهای ذیربط،نسل گونههای دیگر حیات وحش منطقه نیز در معرض تهدید قرار گرفته است که از آن جملهاند:
1-کبک بزرگ جثه که دشمنش زیبایی افسونکنندهاش است ضمن این که آوازه آواز سحرانگیزش بر تمام دلرباییهاش میچربد و با ابزارهای مختلف از قبیل دام، اسلحه شکاری و تحدید قلمرو زیستیاش در ورطه نابودی افتاده است.
2- پرندهای چست و چابک و رنگارنگ بهنام «پور» که در گویش کردی «گناسر» اطلاق میشود، سرنوشتی بسیار بدتر از کبک دارد، دشمن جانش آن طور که میگویند، گوشت لذیذی است که با آن به شهرت رسیده است.
3- دنبال کردن بیرویه انواع گلههای قوچ، کل، آهو، بز وحشی و... هم در مرزهای شرقی عراق و هم در مرزهای غربی ایران و تنگتر کردن حلقه این محاصره در حائلی به اسم «ویژنان» باعث نابودی این وحوش شده است.
4- بازگشت بلبل خرمایی به منطقه که نیازمند عزم جدی محیط زیست است و نباید منقرض شود.
5- به حال گرازهایی باید زار زد که از ترس موجود دو پا ترجیح میدهند به دنبال آب و غذا نگردند و همان به که در آشیانه خود بمیرند.
6- تخریب آشیانه لکلکهای باشکوه که فقط در بلندی میتوانند به حیات خود ادامه دهند و برق گرفتگی آنها به علت لانهسازی در رأس تیرهای برق منطقه که آن هم حمایت محیط زیست را میطلبد. 7
- شکار پرندگان مهاجر، قو، مرغابی، غاز و ...
8- صید خرگوشهای سفید و نقرهای.
9- وجود تنها چند قلاده پلنگ، گرگ و ... که واپسین فریادی است به گوش محیط زیست، اگر شنوا باشد.
در خاتمه، راهکارهایی برای بقاء زیست گونههای جانوری منطقه پیشنهاد میکنم:
1- کار فرهنگی یا فرهنگسازی و در صورت لزوم برپایی کلاسهای توجیهی در این راستا.
2- تقویت N.G.O های اکوتوریسم، زیست محیطی و ... از لحاظ توان و بنیه مالی و پشتوانه یا بازوی پررنگ حمایت دولتی
3- نظارت مؤثر و مداوم بر ذخایر و منابع طبیعی 4- تکثیرگونههای حیات وحش منطقه، ترویج کلاس های تئوری.
شهرام قلیپور
عضو تشکل زیست محیطی زاگرس گیلانغرب